به غير از معصيت كاري نكردم
كنارسفره خوبان نشستم
نمك خوردم نمكدان را شكستم
گذشتم من ز مرز بي حيايي
نبردي ابرويم را خدايي
ميان معصيت بودم شنيدم
صدايم ميكني بنده كجايي.........
برچسب : نویسنده : minajalilio بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1402 ساعت: 15:24